201 تا 203
دویست و یک روزگی مهیار دویست و دو روزگی مهیار پسرم اینجارو بابایی برات درست کرده که وقتی میشینی و میوفتی حایی نخوری . این توپارم امشب برات آوردم بازی کنی که من و بابایی هم خوشمون اومد یکم بازی کردیم و توام نگاه میکردی که بعدش هر کاری کردیم نخندیدی و با ناراحتی نشستی!!!!! سبدوهم گذاشتیم توپ بندازی توش که اصلا محلمون ندادی و چشت به تلویزیزن بود!! آخ قربون اون اخمت بشم مهیارم چی شده آخهههههههههههههههههه بالاخره مامانی بعد 1 ساعت به زور مهیارو خندوند باز...
نویسنده :
****** ≪مامانی≫ ******
14:55